
تفاوتها را تشدید یا تعدیل کند.
اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوندبرای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.
رشته حقوق همه گرایش ها : عمومی ، جزا و جرم شناسی ، بین الملل،خصوصی…
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
ب: تفاوتهای تشریعی
ادیان الهی نیز در قالب احکام و تکالیف، بین زنان و مردان تفاوتهایی قائل شده اند. برخی احکام اختصاصی زنان از دیدگاه اسلام که این تفاوت ها را آشکارتر می کنند بدین قرارند:
۱.حجاب
۲.شهادت دو زن معادل شهادت یک مرد است.
۳.سهم ارث زن نصف سهم مردان است.
۴.دیه زن نصف دیه مرد است.
۵.طلاق به دست مرد است.
۶.شرکت در جهاد برای زنان واجب نیست.
۷.خروج زن از خانه بدون اجازه شوهر جایز نیست.
در توضیح این تفاوتها باید عنوان کرد زنان و مردان از لحاظ بنیادی با هم متفاوتند. این تفاوتها را ما بوجود نیاوردهایم که خودمان هم بتوانیم آن را از بین ببریم… به جای اینکه زنان ومردان این تفاوتها را تهدید و توهینی به خود تلقی نمایند و از آن گلایه داشته باشند، بهتراست به این بیاندیشند که همین تفاوتها موجب میشود که زن و مرد، مکمل یکدیگر باشند
راز تفاوت بین زن و مرد در استعدادها و قوای مختلف، آن است که انسان موجودی طبیعتاً اجتماعی است و نمیتواند امور خود را به تنهایی انجام دهد و نیازمند برقراری ارتباط با دیگران است. خداوند به واسطۀ این تفاوتها، زمینۀ ایجاد پیوند را برقرار کرده است. لذا در تفکر اسلامی، ارتقای هر یک از اعضای خانواده و اجتماع، تا حدود زیادی در گرو ارتقای اعضای دیگر است. از این رو، افراد یک جامعه از جمله مرد و زن، کمال خود را در کمال سایر افراد میدانند. این حسّ نیاز متقابل، موجب ایجاد پیوند متقابل در قالب احساس نیاز به مکمل می شود که در گرو رفع نواقص خویش در تعامل با فرد دیگر است.
خداوند بر اساس هدفمندی، به منظور نیل به غایات آفرینش، تفاوتهایی میان زن و مرد قرار داده و استعدادها و تواناییهایی متناسب با مسئولیتها و وظایف به آنها عطا کرده و قوانین خویش را به منظور هموار ساختن راه دستیابی به غایتهای آفرینش تنظیم نموده و در تمام این قوانین، وضع مقررات را با لحاظ تفاوتها طرح ریزی کرده است.
باید توجه داشت که بسیاری از مشکلات موجود جامعه بشری، مولود انحطاط خانواده است و یکی از عوامل مهم تضعیف خانواده، بی توجهی به تفاوتها و کنار گذاشتن نقشهایی است که هر یک از اعضای خانواده میبایست متناسب با ویژگیها و استعدادهای خود انجام دهند. در واقع، اقتضای بی توجهی به استعدادها و تمایزات آن است که طرح ریزی حکیمانۀ خالق هستی برای سعادت بشری مورد بی توجهی قرار گرفته و با از میان رفتن احساس نقص و کمبود در هر یک از دو جنس، جذابیت آنان برای یکدیگر کاهش یابد.
گفتار سوم: ویژگیهای مشاغل مناسب زنان
با توجه به تفاوتهای که بیان شد شغل زن باید با ویژگی جسمی و روحی وی سازگار باشد. شغل انتخابی زنان باید با اهداف آنها سازگاری داشته باشد و آنها را در جهت رسیدن به اهدافشان یاری کند؛ یعنی شغلهایی که نه تنها از آنها وقت زیادی نگیرد، بلکه به تعالی و رشد اجتماعی و روحی زنان کمک کند.
پس میتوان این معیارها را اینگونه دسته بندی کرد:
معیارهای شغل مناسب برای زنان
۱.لطمه نزدن به وظایف مادری و همسری
۲. عدم کاهش روحیه زنانه آنها و انطباق با روحیه زنان
۳. کار در محلی که بانوان حضور دارند و کمترین ارتباط با نامحرم را دارا است
۴. ترجیحا کارهایی که میتوان در منزل آنها را انجام داد
۵. در راستای تعالی زن بودن
۶. گرفتن کمترین وقت
۷. خسته نکردن زنان از نظر جسمی و روحی
از مصادیق کارهای مورد پسند برای زنان کارهایی مانند معلمی، دورکاریها، کار در موسسات فرهنگی، پژوهشگری و… است که هر کدام مزیتهایی را داراست. شغل معلمی لطافت زن را حفظ میکند و زمان کمی را از زن میگیرد و به همین جهت وی از انجام کارهای منزل باز نمیماند و به دیگر وظایف خود خواهد رسید. شغلهایی مثل منشی گری یا کارمند بودن و کارهای سنگین مثل رانندگی و کار در معدن و پلیس بودن و… میتواند آسیبهای جبران ناپذیری را برای زنان دارا باشد؛ یعنی علاوه بر آسیبهای روحی، آسیبهای جسمانی بسیاری را دارا است. به طور مثال منشی بودن شغلی است که زن را در معرض برخورد با افراد متعدد اعم از محرم و نامحرم قرار می دهد که این برای طهارت روحی زنان مناسب نیست. علاوه بر آنها آسیبهای اجتماعی نیز به دنبال دارد. یا کارهای سنگین لطافت روحی زن را از بین میبرد و همچنین لطمات جمسی و روحی زیادی به زنان وارد میکند.
همان طور که مطرح شد تربیت نسل که یکی از وظایف زن بشمار میرود، کاری مهم و سخت بوده که در صورت عدم توجه به این موضوع هزینههای زیادی را متحمل میشویم. الگوی اسلامی زن اهل عبادت، سیاست و خانه داری بودن است که این، تضادی با عدم اشتغال در بیرون از منزل ندارد؛ بلکه زن میتواند در منزل پویایی خود را حفظ کند و در عرصه ی سیاست نیز نقش آفرینی کند. صرفا با حضور فیزیکی در این عرصه این مهم محقق نمیشود بلکه با حضور غیر فیزیکی هم میتواند این نقش آفرینی را کرد. خانه داری نیز یکی از ویژگیهای مهم زن متعالی میباشد. خانه داری با مفهومی که بیان خواهد شد، یعنی تربیت نسل و همسرداری و مدیریت و برنامه ریزی هنرمندانه برای ایجاد آرامش و محبت در فضای خانه به طوری که خانه محل آرامش و بهره جوییهای معنوی باشد.
مبحث سوم: نقش زنان در خانه و توسعه کشور
گفتار اول: نقش زنان در خانه داری
به مجموعه کارهای مربوط به گرداندن امور یک خانه، خانهداری میگویند. بیشترین امور خانهداری آشپزی، نظافت منزل، شستوشوی ظروف و پوشاک، اتوکشی، امور آموزش فرزندان و گاه باغبانی و خرید منزل میباشد. به فردی که به این امور میپردازد خانهدار گفته میشود.
در قبال کار خانه از سوی زنان خانه دار، می بایست اضافه کرد که کار خانهداری تولید درآمد می کند، ولی این درآمد پنهان است و پولی نیست که مستقیم به دست او بدهند، پولی است که به علت زحمات او در جیب خانواده می ماند تا برای رفاه همه خرج شود، زیرا اگر زن خانه به هر دلیلی کار خانهداری را انجام ندهد، آن خانواده ناگزیر می شود با پرداخت مبلغی از درآمد خانواده، فردی را برای انجام امور به استخدام درآورد و کار یک زن خانه دار از لحاظ مادی همین دستمزدی است که پرداخت نمی شود. لذا کوششهای بیشتری لازم است تا کار خانهداری زنان به عنوان عاملی که نقش مستقیم در اقتصاد پولی کشور و درآمد خانوار دارد شناخته شود و اگر هم قابل محاسبه در نظام محاسبات مالی، به جهت کارکرد خاص آن نمی باشد، در یک نظام محاسباتی به موازات نظام محاسبات مالی، می تواند اندازهگیری و تخمین زده شود. این امر با توجه به اینکه حدود سه چهارم زنان جامعه را خانه داران تشکیل می دهند، از جهت زدودن باورهای غلط فرهنگی نسبت به کارهای خانگی و منزلت زنان، همچنین از لحاظ ایجاد رشد و امنیت روانی و حقوقی و اقتصادی زنان خانه دار، به خصوص از نقطه نظر تربیت فرزندان، قابل توجیه و حائز اهمیت می باشد.
در کشورهای صنعتی، شغل زنان خانه دار در فهرست رتبه بندی مشاغل یاد نشده است که این خود به معنای ارزش صفر این فعالیت خواهد بود، اما اعتبار این شغل در قبال دریافت دستمزد ۳۴ از ۱۰۰ است. این در حالی است که ارزش کار خانگی تقریباً معادل ۲۵ درصد تا ۴۰ درصد ثروت ایجادشده در کشور های صنعتی است. از سوی دیگر، خانهداری حتی ارزش افزوده هم دارد. برای نمونه، اگر یک ماه هزینهی کارهایی را که خانم در خانه انجام میدهد را محاسبه کنید، ارزش کار آنها مشخص خواهد شد و مشاهده خواهید کرد که خانهداری زن علاوه بر سایر محسناتی که دارد از لحاظ اقتصاد فردی نیز مقرون به صرفه است و تأثیر زیادی بر اقتصاد جامعه دارد.
با احتساب فعالیت خانهداری به عنوان یک فعالیت تولیدی، تولید ناخالص داخلی کشور به قیمت جاری و ثابت حدود ۷۰ درصد افزایش می یابد. محاسبات نشان می دهد که در همه سالهای مورد نظر، سهم تولید مردان نسبت به زنان بیشتر می باشدکه عمدهترین دلایل آن می تواند نابرابری دریافتی مردان و زنان در فعالیتهای مشابه از یک طرف و تعداد بیشتر مردان نسبت به زنان از سوی دیگر باشد.
طبق برآوردهای مرکز آمار ایران که تحت عنوان احتساب سهم زنان در تولید کشور انجام شده است. نسبت تولید مردان شاغل، طی سالهای ۱۳۶۶-۱۳۷۰ به قیمت جاری و ثابت نسبت به کل تولید تغییر محسوسی ندارد و از ۴/۹۲ تا ۷/۹۳ درصد کل تولید را در برمی گیرد و سهم زنان تنها ۳/۷ تا ۶/۷ درصد کل تولید را تشکیل می دهد. با احتساب سهم زنان خانهدار و منظور نمودن آن در محاسبات، ساختار تولید کلاً دگرگون می شود و سهم زنان به شدت افزایش یافته و به ۷/۴۶ تا ۲/۴۸ درصد تولید می رسد.
زن خانهدار در صورتی که مهارتهای خانهداری را به کار گیرد، در وضعیت فعلی؛ باری از اقتصاد خانواده برخواهد داشت که شاید حتی یک زن شاغل نیز نتواند تا این اندازه به اقتصاد خانواده کمک کند.
با توضیحاتی که داده شد خانه داری و نقش زن خانه دار به وضوح قابل درک است. آنچه امروز به عنوان یک بحران در ارتباط با این مساله مطرح است باورهای نادرستی است که در ذهن اکثر افراد وجود دارد که حاکی از آن است که خانه داری را نه به عنوان یک هنر، بلکه به عنوان یک وظیفه پیش و پا افتاده که به نوعی همه ی زنان خواه ناخواه آن را بر عهده دارند تعریف می شود. نقش رسانه ها در القای این طرز تفکر پررنگ تر است. رسانه ها با ابزار قدرتمندی که در فرهنگ سازی بر عهده دارند با برجسته کردن زنانی که در بازار کار نقش شغلی دارند این تفکر را در ذهن مخاطب ایجاد می کنند که این زنان افراد موفقی هستند و بالعکس با جلوه دادن زنان بی سواد، نا آگاه و به نوعی گرفتار به عنوان زنان خانه دار ارزش این شغل یا وظیفه را زیر سوال می برند.
از طرفی افراد و به خصوص دختران تشویق می شوند که تحصیلات خود را به مدارج عالی برسانند با این هدف که در آینده شاغل شوند. به طوری که اگر از دختران دبستانی سوال شود در آینده می خواهید چه کاره شوید قطع به یقین، آنان نامی از خانه داری نخواهند برد.
در واقع ارزش گذاری اجتماعی و فرهنگی به کار خانه داری زنان باعث تاثیر مثبت بر آرامش ذهن و جسم زنان و افزایش بهره وری آنان می شود. همچنین لازم است در سیاست های کشور، خانه داری به عنوان یک فعالیت اقتصادی، اجتماعی در برنامه ریزی های توسعه مدنظر قرار گیرد، تا بدین صورت فرهنگ سازی صحیح در ارتباط با خانه داری انجام شود.
گفتار دوم: نقش زنان در توسعه کشور
با توجّه به این که در سنجش شاخص توسعه، دو عنصر مهم میزان بهره گیری از منابع مادی و انسانی و میزان توزیع عدالت، به عنوان دو رکن اصلی در عملکرد آن، تعریف شده اند.
گام نهادن در مسیر توسعه، مستلزم همپایی و همراهی آحاد جامعه اعم از زن و مرد در تمامی صحنه های کشور می باشد. و از آن جا که زنان، با دارا بودن نیمی از نیروی انسانی (عامل توسعه) و نیمی از جمعیت (هدف توسعه)، می توانند عاملی برای ایجاد و گسترش توسعه باشند، متخصّصان معتقدند که زنان و نهاد خانواده، عامل اساسی توسعه محسوب می شوند؛ زیرا هم تولیدکننده نسل اند و هم عامل توسعه به حساب می ایند. در گذشته، سیاست های حمایت از حقوق زنان، بر محور امور رفاهی آنان متمرکز بود؛ امّا امروزه، زنان از حالت انفعالی، خارج شده اند و خود، عامل توسعه به حساب می آیند و می توانند همراه مردان، جامعه خود را متحوّل سازند.
دهه ۱۹۷۶-۱۹۸۵ از سوی سازمان ملل به عنوان دهه زنان و تلاش صورت گرفته در این دهه موجبات نگاه به زنان به عنوان عامل توسعه را فراهم نمود. در حالی که تحقیقات متعدد موید ملازمت جنسیتی و افزایش برابری جنسیتی و رشد اقتصادی کشور ها هستند، آمارهای جهانی نظیر گزارش برنامه توسعه سازمان ملل حکایت از وضعیت نه چندان مطلوب ایران (رتبه ۸۳ بین ۱۵۲ کشور) در توسعه جنسیتی